تولد دو سالگیت مبارک
امروز می خوام یه خاطره از جشن تولد دو سالگی سویل جون بگم وقتی من می خواستم کیک رو بیارم یه فشفشه بزرگ هم درست وسط کیک گذاشتم غافل از اینکه چه اتفاقی میفته سویل هم تو پذیرایی با مهمونا گرم گرفته داره می رقصه یه هو من فشفشه رو روشن کردم سویل یه جیغی کشید دیگه هیچ کس نتو نست ارومش کنه الانم هر وقت فیلمش رو نگاه می کنم دلم خیلی براش می سوزه ...
نویسنده :
مامانی
22:05
سویل خانم با عروسکاش
باسلام قبل از اینکه عکس های دو سالگی رو بذارم خواستم از خاطره تازه که شنبه 90.2.24 که سویل درست 4سال و 5 ماه دارد بنویسم اون روز من با سویلی تنها تو خونه بودیم صبحونه خوردیم کارتون نگاه کردیم تو اینترنت رفتیم ناهار خوردیم بعد عصر مامانم و بابام و خواهرم اومدن خونه ما و رفتیم پارک البته بابای سویل اون روز دیر اومد و بعد شام خوردیم و سویل با خالش رفت و من صبح کلاس طراحی معماری داشتم البته خا طره جالبتر این عکسهاست که خاله جون از سویل جون گرفته ...
نویسنده :
مامانی
13:52